ریحانه جونمریحانه جونم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
محمدرضا جونممحمدرضا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

گل های خوشبوی مامان وبابا

من مامان زینب مامان سه فرشته ی ناز هستم و خاطرات وروزمرگی هامون رو اینجا ثبت میکنم🌺

های وبای با تابستون95

سلام بر گلهای زیبایم  اومدم اینجا تا بنویسم تا از خاطراتم بگم وقدری دلم خالی بشه  تابستون امسال ماه رمضون بعد از 4سال روزه گرفتم خداروشکر البته با اجازه دکترم  وبعد از عید فطر با مامان وبابا به مشهد رفتیم خ. خوب بود گرچه بهانه گیری و اذیتها هم جای خود داشت ولی خوش گذشت احساس خوبی بی خوبی بود نذر محمدرضا از طرف خودمون ومامان جون سیمین 2گوسفند قربونی کردیم وبرا اولین بار به مهمانخانه امام رضا دعوت شدیم جاتون سبز ونوهای محمدرضا رو هم تو مشهد کچل کردیم فداش بشم اولش اصلا نشناختمش تغییر کرده بود خیلی ! نزدیکای اهرای تابستونه ومن 3روزه که تصمیم به رژیم گرفتم برای کاهش قند ووزن  خیلی ناراحتم کلا عصبی شدم حوصله ی بچه ها ر...
7 شهريور 1395
1